فراق
سکوتم را به باران هدیه کردم
تمام زندگیم ، گریه کردم
نبودی،در فراق شانه هایت
به هرخاکی رسیدم گریه کردم
(؟)
امروز که اول ماه مبارک رمضان است
یکسال است که در فراق پدر عزیزم که
سراپا مهرعطوفت ودر حقیقت سایه ی
لطف خدا، پدر شهیدان معظم محمد جلال
ومحمد جلیل بنام (حاج محمد علی خرم دل)
بود که همه ی عمربا برکت خود را وقف
خدمت به مردم نموده وخادم اهل بیت
سلام الله علیهم اجمعین بود.
برای شادی روح شهدا و
تمامی پدران ومادرانی
که در میان ما
نیستند
صلوات
چی می شد اگـــــه به من نگا کنی
دست و پای بستــه ام تو وا کنی
چی می شد با اینهمه رو سیهی
درد بـــی در مـــون مــــن دوا کنی
منتظران ظهور
***از دعای خیرتان ما سوی ایران آمدیم***
سر انجام هجده سال پیش پس از نه سال اسارت
با دعای خیر ملت شریف ایران
پا به خاک پاک میهن
گذاشتیم
سالگرد ورود آزادگان سر افراز به میهن مقدس
جمهوری اسلامی را گرامی می داریم
***سجد ه ها بر خاک پاکت می زنیم***
وصیت
وصیت نامه ای از خون نویسم
بــرای پیکـــر گلگــون نویسم
چو شاهد در ره آن خسرو دین
به اشک دیده ی میگون نویسم
شاهد جهرمی
عراق الانبار
1364/10/23
قفل معصیت
درتوبه به قفل معصیت ها بسته گشته
دل مذنب زجرم بی حد خود خسته گشته
بیا بشکن تو قفــل معصیت های درون را
دل « شاهد » ز گرد بی وفائی شسته گشته
شاهد جهرمی
عراق الانبار
10/20/1364
سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع
لاله ام کـــز داغ تنهائــی به صحــــرا سوختم
علی ای همای رحمت
سایه ی لطف خداوند پدر می باشد
سایه ی لطف خدا بر سرتان باد مدام
میلاد امیرالمومنین و روز پدر خجسته باد