(این شعر در اسارت هنگام شنیدن خبر شهادت برادرم سروده ام)
برادرم نیست
مادر اثری زیاورم نیست
در خانه چرا برادرم نیست؟
گفتی که سفر نموده رین جا
می بینم ودر برابرم نیست
مادر به کجا سفرنموده است
آن سرو به خون شناور منست
مادر به خدا کنارم هستند
چون مرگ شهید باورم نیست
شادی وفرح به قلب محزون
از ماتم وآه خواهرم نیست
پیمانه ی عمر من شده پر
در سوک شهید سراسرم نیست
مادر به کتاب زندگانی
اشعار لطیف شاعرم نیست
خاموش نشسته ام به خلوت
جز گفته ی او بخاطرم نیست
مادر به طواف مرقد من
دیگر خبری ز زائرم نیست
می سوزم ازین کلام شاهد
در خانه چرا برادرم نیست؟
شاهد جهرمی
عراق الانبار
13/1/1365